
راهبردهای مولوی برای مقابله با استرس
به گزارش پایگاه خبری پل تنگ؛ دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد خداترسی، رضایت و خیرانگاری امور، صبوری، مرگپذیری و آرزوی آن را از راهبردهای مولوی برای مقابله با استرس ذکر کرد و گفت: مولانا مشورت کردن با عقلا و اصحاب نظر را راهحل مناسبی برای رهایی از فشارهای روحی و روانی تلقی میکند.
علی فتحالهی در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه مهارت توانایی مقابله با استرس شامل شناخت استرسهای زندگی و تأثیر آنها بر فرد است، گفت: شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان، فرد را قادر میکند تا با اعمال و موضعگیری خود فشار و استرس را کاهش دهد.
وی با بیان اینکه مهارت توانایی و مقابله با هیجان شیوهای از فکر کردن است که فرد را قادر میکند نسبت به رفتارها، نگرشها، احساسها، علایق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانهترین تصمیم را بگیرد که این توانایی شامل شناخت استرسهای مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است، افزود: شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان، فرد را قادر میکند تا با اعمال و موضعگیریهای خود فشار و استرس را کاهش دهد.
این مدرس ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی لرستان ادامه داد: امام علی(ع) در حکمت ۳ نهجالبلاغه «جُبن» یا ترس را برای انسان بهعنوان آفت و نقیصه وجودی معرفی میکند و در بیان مهارت و روش برخورد با امور دشواری که ممکن است در آدمی ایجاد استرس کند در حکمت ۱۷۵ نهجالبلاغه میفرماید: «هرگاه از چیزی ترسیدی خود را درون آن افکن؛ زیرا سختی پرهیز از آن بزرگتر از چیزی است که از آن میترسی.»
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد لرستان در بیان راهبردهای مولانا برای مقابله با استرس، گفت: مولوی از یکسو ضمن توجه به اصول و آداب رسیدن به حیات معنوی معقول دین و عقلانیت به علتیابی و تحلیل روانشناسانه دردها و آسیبشناسی رنجهای بشر میپردازد و با توجه به صداقت در گفتار، نوشتار و پندار، باورها و دیدگاههای گوناگون را نقد و داوری منصفانه میکند و در این راه شک هم میورزد و در نهایت، به تحلیل بیماریهای روحی بشر و ارائه راهکارهایی دست مییازد.
فتحالهی اضافه کرد: از سوی دیگر مولوی، ضمن توجه به عوامل آلام روحی بشر، ارواح بشری را از عادتهای ناشی از دلنگرانیها و هراس از آینده باز میدارد و شرط آرامش را در همین اصول میداند.
دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد با بیان اینکه مولوی خود را طبیب و حکیم خوانده، به تحلیل عوامل و موانع روحی بشر میپردازد و سرمنشأ اصلی همه بیماریها را در بیگانگی انسانها از خود و بیخودی و مستی حاصل از دلبستگی به ماده خلاصه میکند، اظهار کرد: مولوی معتقد است عموم انسانها از خوف غم، اندوهگین و ترسان هستند یعنی بیآنکه غمی به سراغ آنان آمده باشد، از ترس اینکه مبادا غمی روی نماید ترسان و غمگیناند چنانکه در بیتی گفته است: «جملهشان از خوف غم در عین غم / در پی هستی فتاده در عدم».
وی با بیان اینکه مولوی جسم انسان را منشأ ترسهای او تلقی میکند، در حالی که روح انسانی، بخش اصیل وجود او را تشکیل میدهد و بر این اساس است که او روح انسان را مستغرق عیش و تماشا مییابد و در شعری میگوید: «ای روح بزن دستی در دولت سرمستی / هستی و چه خوش هستی، در وحدت و یکتایی / ای روح چه میترسی، روحی نه تن و نفسی / تن معدن ترس آمد، تو عیش و تماشایی»، اضافه کرد: مولانا بر آن است که سبب ترس انسانها دوری از خداوند است اگر آدمی در دولت خداوند باشد هرگز وحشتزده نمیشود و تظاهر هم نمیکند چنانکه در شعری گفته است: «این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست؟ / نه که در سایه و در دولت این مولایی / بیم از آن میکندت تا برود بیم زِ تو / یار از آن میگزدت تا همه شکر خایی».
این مدرس دانشگاه آزاد لرستان افزود: مولوی وصل بینهایت و شادمانی را در برابر ترک غمگینی پیشنهاد میکند و بر آن است که اگر جریان روحی انسان سیال و روان شود آب وجودش نمیگندد و خاشاک برنمیگیرد چنانکه در شعری گفته است «چون به غایت تیز شد این جو روان / غم نپاید در ضمیر عارفان».
فتحالهی در ادامه به معرفی راهبردهای مولانا برای مقابله با استرس پرداخت و ادامه داد: مولوی در زمره عارفانی است که یا در طلب بود یا در طرب؛ وی زندگی طربناک و شادکامانه داشت. او خون غم را بر خویش مباح میدانست و خون سالک را بر غم حرام. این شاعر برای نیل به این زندگانی تهی از اندوه راهبردهایی را به همگان پیشنهاد میدهد.
وی با بیان اینکه یکی از راهبردهای مولانا برای مقابله با استرس، خداترسی است، اظهار کرد: به عقیده مولانا تنها باید از پروردگار عالمیان ترسید؛ زیرا خوف از خداوند روح انسان را آنچنان مستحکم و قوی میکند که ترسهای دنیایی در برابرش کوچک میشود؛ همچنان که در شعری سروده است «نی ز دریا ترس و نی از موج و کف / چون شنیدی تو خطاب لاتخف / خوف آن کس راست کو را خوف نیست / غصه آن کس راست کین جا طوف نیست».
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با یادآوری اینکه از نگاه مولانا بنده وارسته همواره خوف از خداوند را در دل دارد و در حال خوف و رجاست، گفت: وی در کنار توکل به علتالعلل از قوه اسباب نیز بهره میگیرد، چنانچه در بیان حدیث نبوی در مهار اشتر توسط اعرابی که فرمود: جهد و کسب انسانی را نتیجه میگیرد مولانا در کنار ترس از خداوند با او بودن و دیدار او را مایه آرامش خاطر و زدودن همه غمها میداند و در شعری میگوید: «آن کس که تو را دارد، از عیش چه کم دارد / و آن کس که تو را بیند، ای ماه چه غم دارد».
فتحالهی با بیان اینکه از دیگر مهارتهایی که مولانا توصیه میکند میتوان از مهارت رضایت و خیرانگاری امور، نام برد، اضافه کرد: در فرهنگ اسلامی ـ عرفانی، رضایت به هر آنچه در زندگی واقع میشود امری دینی و قرآنی است کمااینکه مضامین آیه ۲۱۶ بقره «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» به ما میآموزد که چه بسا در زندگی رویدادهایی با ظاهر تلخ اتفاق میافتد که باطن و نتیجه شیرین دارد و مولوی هم در این رابطه گفته است: «خنک آن کس که چو ما شد، همگی لطف و رضا شد / زجفا رست و زغصه، همه شادی و وفا شد».
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی لرستان با بیان اینکه مولانا همچنین دل سپردن به مشیت و تقدیر الهی را برای غلبه بر فشارهای روانی ناشی از امیال نفسانی توصیه میکند، اظهار کرد: مهارت صبوری، هم توصیه دیگر مولاناست به عقیده مولانا اگر انسان از مهارت شکیبایی و خردورزی بیبهره باشد اسیر نفس اماره و تلاطمات آن خواهد شد.
فتحالهی ادامه داد: مولانا ناشکیبایی و تعجیل در انجام امور را مایه هلاکت آدمی میداند چهبسا صبوری کوتاهمدت انسان را از آسیب و شکست برهاند بدون تردید انسان برای رهایی از ابتلائات و برونرفت از تاریکی و دستیابی به اهداف، گریزی از صبوری نخواهد داشت؛ زیرا استفاده از مهارت صبر در ناملایمات زندگی نهایتاً انسان را بر صدر خواهد نشاند.
دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد مهارت عشقورزی و مرگپذیری و آرزوی آن را از دیگر مهارتها و راهبردهای مولانا برای دوری از ترس ذکر کرد و گفت: مولانا معتقد است اگر انسان به مرحله آگاهی کیهانی برسد و قادر به درک یگانگی کائنات باشد و حضور پروردگار را در تمام آن حس نماید دیگر هراسی از شر و بدی و مرگ ندارد در این روند است که انسان به آگاهی و شعور کیهانی دست مییابد و رفته رفته جزوی از توانمندیهای طبیعی انسان میشود.
وی افزود: انس با مرگ از راهبردهای فرهنگ قرآنی و علوی است چنانکه امام علی(ع) فرموده است: «سوگند به خداوند ابن ابیطالب مأنوستر به مرگ است از کودک به پستان مادر» و مولانا نیز به تبعیت از چنین فرهنگی، مرگ را رهایی از تنگنای چاه ظلمانی جسمانیت و ورود به صحرای فراخ و سرشار از نعمت آخرت تعبیر میکند.
مدرس ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد بیان کرد: مولوی هرگز تصور سیاهی از مرگ ارائه نمیدهد؛ نگرش وی درباره مرگ امیدوارانه است؛ زیرا از دیدگاه او مرگ مخلوق خداوند و لبیک گفتن به دعوت خداوند است. لذا، در فرهنگ مولوی انس با مرگ مهمترین عامل بازدارنده انسان از یأس و در تقابل با ناامیدی است. به گمان وی مرگ و زندگی یکی است؛ مرگ فقط یک نوع تغییر حالت است.
وی یادآور شد: مولانا دنیا را به دریایی تشبیه میکند که در آن خیمه حیات برپا شده است، اما همین دریا برای مرغابی حیات است و برای کلاغ مرگآور؛ چنانکه در بیتی با این مضمون «که ز ضدها ضدها آید پدید / از سویدا روشنایی آفرید» بر آن است که از انس با مرگ که ضد وجود است، هستی پدید میآید همچنان که از سیاهی، نور و روشنایی ایجاد میشود. مولانا مشورت کردن با عقلا و اصحاب نظر را راهحل مناسبی برای رهایی از فشارهای روحی و روانی تلقی میکند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
پایگاه خبری پل تنگ – بساطی
